گــــــــــردو

۱۳ مطلب با موضوع «حدیث» ثبت شده است

حدیث1:فاطمه زهرا سلام الله علیها :

فَرَضَ اللّه ُ . . . الأمرَ بِالمَعُروفِ مَصلَحَةً لِلعامَّةِ ؛


حضرت فاطمه علیهاالسلام :خداوند امر به معروف را برای اصلاح مردم قرار داد .

بحار الأنوار ، ج 6 ، ص 107 .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 

 

1- قالَ الإمامُ علی بن محمد النقی الهادی: الدُّنْیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَوْمٌ وَخَسِرَ آخَرُونَ. [أعیان الشّیعة: ج 2، ص 39] 

فرمود: دنیا همانند بازارى است که عدّه اى در آن [براى آخرت] سود مى برند

 و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند. 

1- سه ویژگى برجسته مؤمن  

لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ. 

 

حدیث (1) : لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق

رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)

حدیث (2) : لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

امام موسی کاظم علیه‌السلام فرمودند: لقمان پیوسته به پسرش می‌گفت: پسرم! دنیا دریاست و در آن، گروه‌هاى بسیارى غرق شده‌اند پس باید کشتىِ تو در آن، پروا کردن

 از خداى تعالى، و پُل تو ایمان به خدا، و بادبان کشتى‌ات توکّل باشد، تا ـ پسرم! ـ شاید نجات پیدا کنى؛ هر چند من گمان ندارم که نجات یابنده باشى .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

لأملُ رَحمةٌ لاُِمّتی ، و لَوْ لا الأملُ ما أرْضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها، و لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا .

آرزو، براى امت من رحمت است. و اگر آرزو نبود ، هیچ مادرى فرزند خود را شیر نمى داد و هیچ باغبانى درختى بر نمى نشاند.

– هیچ دشمنی برای انسان٬ ستمگرتر از نفس او نیست.

– « از کمال سعادت٬ تلاش در راه مصلحت عموم مردم است.»


– «مردم، چیزى از دنیایشان را براى اصلاح آخـرتشان فرو نگذاشتند، مگر آن که خداوند سبحان، بهتر از آن چیز را عوضشان داد.»

پروردگار مهربان بر حضرت آدم- علیه السّلام- وحى فرستاد که من تمام سخنان را در چهار

 جمله براى تو گرد مى‏ آورم. گفت: پروردگارا! آن چهار جمله چیست؟ 

فرمود: یکى مال من، دیگرى مال تو، سومى مربوط به مابین من و تو و آخرى مربوط به مابین تو و مردم است. حضرت آدم- علیه السّلام- گفت: پروردگارا! آنها را برایم روشن کن.پروردگار فرمود:

 

1- سه ویژگى برجسته مؤمن

لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.

مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.

 

حدیث (1) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:

الْبَیِّعَانِ بِالْخِیَارِ مَا لَمْ یَفْتَرِقَا فَإِنْ صَدَقَا وَ بَیَّنَا بُورِکَ لَهُمَا فِی بَیْعِهِمَا وَ إِنْ کَتَمَا وَ کَذَبَا مُحِقَ بَرَکَةُ بَیْعِهِمَا


خریدار و فروشنده، تا از یکدیگر جدا نشده ‏اند، اختیار [فسخ معامله را] دارند.

اگر راست بگویند و [عیب را] آشکار بگویند، داد و ستد براى هر دو، برکت خواهد داشت، و اگر [عیب را] بپوشانند و دروغ بگویند برکت دادوستدشان خواهد رفت.

هر که به نشستن در جاهای معمولی مجلس پسنده کند ، خدا و فرشتگان بر او رحمت می فرستند تا برخیزد. 


@@@سخنان و احادیث امام حسن عسگری @@@@ 


دو خصلت است که بالاتر از آن چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران. امام حسن عسکری(ع)

حدیث اول: پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: ای علی! خوابیدن چهار گونه است: خواب پیامبران بر پشت، خواب مؤمنان بر پهلوی راست، خواب کافران و منافقان بر پهلوی چپ و خواب شیطان‌ها بر رویشان است.

1-پایه‏ هاى اسلام


قال الباقر علیه السلام:

بنى الاسلام على خمسة اشیاء، على الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایه.

امام باقر علیه السلام فرمود:

اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و روزه و ولایت (رهبرى اسلامى).فروع کافى، ج 4 ص 62، ح 1