گــــــــــردو

یارب آشفتگی زلف به دستارش ده

يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۴۸ ب.ظ

یارب آشفتگی زلف به دستارش ده 

چشم بیمار بگیر و دل بیمارش ده 


تا به ما خسته دلان بهتر ازین پردازد 

دلی از سنگ خدایا به پرستارش ده 

چاک چون صبح کن از عشق گریبانش را 

سر چو خورشید به هر کوچه و بازارش ده 


از تهیدستی حیرت زدگان بی‌خبرست 

دستش از کار ببر، راه به گلزارش ده 


سرمه خواب ازان چشم سیه مست بشو 

شمع بالین ز دل و دیده بیدارش ده 


تا مگر با خبر از صورت عالم گردد 

به کف آیینه‌ای از حیرت دیدارش ده 


نیست از سنگ دلم، ورنه دعا می‌کردم 

کز نکویان، به خود ای عشق سر و کارش ده 


صائب این آن غزل مرشد روم است که گفت 

ای خداوند یکی یار جفا کارش ده 



میرزا محمد علی صائب تبریزی-غزل شماره 167



 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی