گــــــــــردو

حکایتی از آبراهام لینکلن

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۵۷ ب.ظ

درسی از آبراهام لینکلن اولین ریس جمهور آمریکا

آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود، پدر لینکلن کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر و یا تمیز می کرد. آبراهام پس از سال ها تلاش و شکست،در سال 1861 به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد.

اولین سخنرانی او در مجلس سنای بدین صورت گذشت: 


نمایندگان مجلس از این که لینکلن رئیس جمهور شده بود ،ناراضی بودند.چرا که او از یک خانواده فقیر و فاقد سطح اجتماعی بالا بود.


زمانی که لینکلن برای سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت، قبل از آن که لب باز کند و سخنی بگوید، یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد:


آبراهام!حالا که به طور شانسی رئیس جمهور شده ای، فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!!!


مسلما هر فردی در جایگاه لینکلن قرار داشت، با این نماینده گستاخ که او را این گونه مورد خطاب قرار داده برخورد می کرد! اما آبراهام لینکلن این چنین نکرد. او لبخندی زد و سخنرانی خود را این،طور شروع کرد : 


من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت.


چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی! 

من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم. 


آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم.

با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام.


پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت، با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود...!

و اما از کارهای او:


یکی از اقدامات مهم و تاثیر گذار لینکلن خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری در ایالات متحده امریکا بود.

و جمله معروف: عیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم، چقدر می ارزیم؟


--

سیدعلی رضاشفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی