پیامک های هوای برفی و روزهای بارانی
جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ق.ظ
آدم برفی هم که باشی دوست داری یه دوست داشته باشی
تا همدمت باشه و تنهاییتو پر کنه داشتن یه دوست خوب
مثل داشتن یه فنجون چای تو هوای سرد زمستونیه
@@@@@@@@@@@
یادش بخیر اوج زمستون کوچه های برفی
سردی زمین، حس سرمای عجیب انگشتهای پا
عجله برای رسیدن به خونه ولی…
گرمای خونه و مادری که بهار و زمستون نداشت …
@@@@@@@@@@@@
بی خیال است … خیلی بی خیال
همان کسی که همه ی خیال من است
@@@@@@@@@@@@
توی این برف و سرما میتونم خودمو گرم کنم
امــا… جواب دلمو چی بدم؟!
@@@@@@@@@@@@
اتل متل یه فانوس / فرستادم برات بوس
گرفتی بگو آره / نشد بگو دوباره!
@@@@@@@@@@@@
چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی
به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم
نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه
تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم
@@@@@@@@@@@
خیلی دلتنگت شده ام اما نمی دانم
خیلی را چگونه بنویسم که خیلی خوانده شود …
@@@@@@@@@@@@@@
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم، غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است . . .
@@@@@@@@@@@@
امیدوارم هر برفی که از آسمون میاد یه غم از دلت کم کنه،
انقدر که دیگه هیچ غمی نداشته باشی…
زمستان مبارک…
@@@@@@@@@@@@@@
یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری!
تقدیم به تو . . . ساده و کوتاه تنها همین 2 کلمه:
برگرد، دلتنگم . . .
@@@@@@@@@@@
الا ای برف! چه می باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش، رد پا از خبیثی است
مبار ای برف! تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهیها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!
@@@@@@@@@@
هزار بار هم که از این شانه به آن شانه بغلتی
این شب صبح نمی شود… وقتی دلتنگ باشی
@@@@@@@@@@
تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم!
کاش تابستان ها هم برفی بود!
@@@@@@@@@@
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی
چون این تنها زمانی اتفاق می افته
که کسی رو بیشتر از خودت
دوست داشته باشی
@@@@@@@@@@@@
دلم تنگ است این شب‌ها
یقین دارم که می دانی صدای غربت من را
از احساسم تو می خوانی، شدم از درد تنهایی
گلی پژمرده و غمگین
بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی…
@@@@@@@@@@@
نمی خوام خش خش این برگا زیر پام تموم شه،
نمی خوام نم نم بارون تو غروبای ابری تموم شه،
نمی خوام غروبای نارنجی آسمون‌تموم شه…
اما همه ی اینا یه طرف… اون خرپ خرپ برفی که
تو زمستون با پوتین از روشون رد میشیم یه مزه دیگه داره….
زمستان خوش آمدی…
@@@@@@@@@@@@@
آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد …
دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند، تا آرامت کند …
مهم نیست آب شدن، نیست شدن …
مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه …
@@@@@@@@@@@@@@@
هنوز هم برام هیچی جالب تر از این نیست که
صبح پاشم ببینم کلی برف اومده و هیچکی هم از روش نرفته
@@@@@@@@@@@@
سوزی که برف داره، بارون نداره
معرفتی که تو داری، هیچ کــس نداره!
@@@@@@@@@@@
کس نمیداند در این بحر عمیق، سنگ ریزه قیمت دارد یا عقیق
من همین دانم که در این روزگار، هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق
@@@@@@@@@@@@
خداوندا دوستی دارم آیینه تمام نمای عشق
رسمش معرفت، کردارش جلای روح و یادش صفا و دلارای من است
پس آنگاه که دست نیاز سوی توآورد پرکن ازآنچه که درمرام خدایی توست
@@@@@@@@@@@@@@@
به یادم باش که در یادم بمانی، که ما با هم رفیق بودیم زمانی
گذشته ها اگر رفت و گذشتند، ولی در قلب من باز هم همانی
@@@@@@@@@@@
عشق یعنی آن نخستین حرفها
عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست
@@@@@@@@@@@
از زشتی کردار تو هم خسته شدم
بی معرفتی دیده و بشکسته شدم
پژواکم و در ســـینه صد کوه
بی مهری و غم دیدم و لب بسته شدم
- ۹۴/۰۹/۲۷