گــــــــــردو

ای بر همه میران جهان یافته شاهی

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ب.ظ

ای بر همه میران جهان یافته شاهی

می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی


می خواه، که بدخواه به کام دل تو گشت

وز بخت بد اندیش تو آورد تباهی


شد روزه و تسبیح و تراویح به یک جای

عید آمد و آمد می و معشوق و ملاهی


چون ماه همی جست شب عید همه خلق

من روی تو جستم، که مرا شاهی و ماهی


مه گاه بر افزون بود و گاه به کاهش

دایم تو برافزون بوی و هیچ نکاهی


میری به تو محکم شد و شاهی به تو خرم

بر خیره ندادند ترا میری و شاهی


خورشید روان باشی، چون از بر رخشی

دریای روان باشی، چون از بر گاهی


آن ها که همه میل سوی ملک تو کردند

اینک بنهادند سر از تافته راهی


دام طمع از ماهی در آب فگندند

نه مرد به جای آمد و نه دام و نه ماهی


مهتر نشود، گر چه قوی گردد کهتر

گاهی نشود، گر چه هنر دارد، چاهی


رودکی

منبع :

  • ۹۴/۱۰/۰۳
  • blogo

رودکی

قصیده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی