گــــــــــردو

من کیستم؟ تا باشدم، سودای دیدار شما

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ب.ظ

من کیستم؟ تا باشدم، سودای دیدار شما

اینم نه بس کاید به من، بویی زگلزار شما؟


چشمم که هر دم می کند، غسلی به خوناب جگر

با این طهارت نیستم، زیبای دیدار شما!


سیم سیاه قلب اگر، هرگز نپالودی مژه

کی نقد اشک ما روان، گشتی به بازار شما؟


ای هر سر موی تو را، سرمایه هستی بها!

با آن که من خود نیستم، هستم خریدار شما


باری است سر بر دوش من، خواهم فکند این بار، من

باری، چو باری می کشیم بر دوش هم بار شما


با آنکه مویی شد تنم، از جور هجران و ستم

حاشا که من مویی کنم، تقصیر در کار شما


دل با عذار ساده ات، جمعیتی دارد، ولی

تشویش سلمان می دهد، هندوی طرار شما


دیوان سلمان ساوجی/ غزل /شماره ١٧
  • ۹۴/۱۰/۲۹
  • blogo

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی