گــــــــــردو

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواجه عبدالله انصاری» ثبت شده است

الهی صحبت دوستان تو آب جان است و با غیر ایشان تاب جان است. 

الهی چه فضیلت است که با دوستان همراه کرده ای و به چه سعادت ایشان را در دنیا آورده ای ، هر که تو را یافت ایشان را بشناخت و هر که ایشان را شناخت تو را یافت. 


الهی٬ به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که 

تو چنانی٬دریاب که میتوانی

 

الهی٬عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم : گفتی و 

فرمان نکردمدرماندم و درمان نکردم 

 

الهی: گاهی به خود نگرم،گویم از من زارتر کیست؟ گاهی به تو می نگرم ،گویم از من 
بزرگوارتر کیست؟بنده چون به فعل خود نگرد به زبان تحقیر از کوفتگی و شکستگی گوید:

پُر آب دو دیده و پر آتش جگرم
پر باد دو دستم و پر از خاک سرم