- ۰۶ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۹
- ۱ نظر
ملکــــــا بحـرمت و عــزت کبریــائــــــی تو
الهی بحرمت و عزت فضل بی منتهایـی تو
الهـی یحرمت و عزت جلال تـو
الهـــی یحرمت و عزت جمــال تو
ملکــــــا بحـرمت و عــزت کبریــائــــــی تو
الهی بحرمت و عزت فضل بی منتهایـی تو
الهـی یحرمت و عزت جلال تـو
الهـــی یحرمت و عزت جمــال تو
الهی صحبت دوستان تو آب جان است و با غیر ایشان تاب جان است.
الهی چه فضیلت است که با دوستان همراه کرده ای و به چه سعادت ایشان را در دنیا آورده ای ، هر که تو را یافت ایشان را بشناخت و هر که ایشان را شناخت تو را یافت.
الهی٬ به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که
تو چنانی٬دریاب که میتوانی
الهی٬عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم : گفتی و
فرمان نکردمدرماندم و درمان نکردم
الهی، الهی، خـــطا کردهایم
تو بر ما مگیر آنچه ما کردهایم
گنه کارم و عذر خواهـــــم توئی
چه حاجت بپرسش؟ گواهـــم توئی