شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا ( ۲ )
یکدمی بالا و یک دم پست عشق گر به در انبانم دست عشق مولانا
@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@@
در پی هر گریه آخر خنده ای است.مولانا
@@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@
ما در این انبار گندم می کنیم *گندم جمع آمده گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش *کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست *وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن *و انگهان درجمع گندم کوش کن
گرنه موشی دزد در انبار ماست *گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزه ریزه صدق هر روزه چرا*جمع می ناید در این انبار ما مولانا
موش = نفس گندم = جان – روح انبار = جسم
@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@
گر در طلب لقمه نانی نانی گر در طلب گوهر کانی کانی
این نکته رمز اگر بدانی دانی هر چیز که اندر پی آنی آنی مولانا
@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@
اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی .مولانا
@@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@@
دراین خاک،دراین پاک،به جز عشق،به جزمهر،دگرهیچ نکاریم.مولانا
@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@
چون جواب احمق آمد خامشی این درازی در سخن چون میکشی؟ مولانا
@@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@
بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی. مولانا
@@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@
از کسی پرسیدند:« چند سال داری؟»
گفت:« هجده، هفده، شاید شانزده، احتمالا پانزده…! »
رندی گفت:« از عمر چرا می دزدی؟ این طور که تو پس پس می روی، به شکم مادرت باز می گردی!» مولانا