گــــــــــردو

از کسی پرسیدند:« چند سال داری؟»

گفت:« هجده، هفده، شاید شانزده، احتمالا پانزده…! »

رندی گفت:« از عمر چرا می دزدی؟ این طور که تو پس پس می روی، به شکم مادرت باز می گردی!» مولانا

@@@@@شعر زیبا و جملات قصار @@@@@

بر هر چه همی لرزی می‌دان که همان ارزی زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد. مولانا

@@@جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@@

هین رها کن عشق های صورتی عشق بر صورت نه بر روی سطی

آنچه معشوق است صورت نیست آن خواه عشق این جهان خواه آن جهان

آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای چون برون شد جان چرایش هشته ای

صورتش برجاست این سیری زچیست عاشقا واجو که معشوق تو کیست

عاشقستی هر که او را حس هست آنچه محسوس است اگر معشوقه است

تابش عاریتی دیوار یافت پرتو خورشید بر دیوار تافت

واطلب اصلی که تابد او مقیم بر کلوخی دل چه بندی ای سلیم مولانا

@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@

ای برادر تو همان اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای مولانا

@@@@@شعر زیبا و جملات قصار @@@@@

گشاده دست باش ،جاری باش ،کمک کن (مثل رود)

باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)

اگرکسی اشتباه کردآن رابه پوشان (مثل شب)

وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل )

متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک)

بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )

اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه ) مولانا

@@@@@شعر زیبا و جملات قصار و عارفانه مولانا @@@@@

هر چه بیشتر به کسی عشق میورزیم ، بیشتر در اسرار هر چیز نفوذ می کنیم . مولانا