رباعیات زیبایی از رهی معیری
مائیم که در پای تو چون خاک رهیم
مدهوش و زدست رفته از یک نگهیم
با ما شبی از مهر در آمیز که ما
کم عمرتر از ستاره صبحگهیم
رهی معیری
=========================
آن دوست که ناکامی ما خواسته است
کام دل دشمنان روا خواسته است
با این همه خوشدلیم کز راحت و رنج
ما خواسته ایم آنچه خدا خواسته است
رهی معیری
===================
خم گشت به لعل گون شراب آبستن
پیمانه به آتشین گلاب آبستن
ابری است صراحی که بود گوهر یار
ماهی است قدح به آفتاب آبستن
رهی معیری
=================
جانم به فغان چو مرغ شب می آید
واز داغ تو با ناله به لب می آید
آه دل ما از آن غبارآلود است
که این غافله از دیار شب می آید
رهی معیری
===============
چون ماه تو از حلقه به گوشان توایم
چو رود خروشنده خروشان توایم
چون ابر بهاریم پراکنده تو
چون زلف تو از خانه بدوشان توایم
رهی معیری
==================
ای ناله چه شد در دل او تاثیرت
کامشب نبود یک سر مو تاثیرت
با غیر گذشت و سوخت جانم از رشک
ای آه دل شکسته، کو تاثیرت؟
رهی معیری