ضربالمثلهای اسپانیایی
ضربالمثلهای اسپانیایی و مترادف آن به فارسی.
* »A caballo regalado no hay que mirarle el dentado.«
* ترجمه: «در دهان ِ یابوی پیشکشی نگاه نمیکنند.»
* مترادف فارسی: «دندان ِ اسب پیشکشی را نمیشمارند.»
* مترادف فارسی: «دندان ِ اسب پیشکشی را نبینند.»
* »A la tercera va la vencida.«
* ترجمه: «بار ِ سوم موفقیت میآید.»
* مترادف فارسی: «تا سه نشه، بازی نشه.»
* »A los bobos se les aparece la madre de Dios.«
* ترجمه: «حضرت مریم برای احمقها ظاهر میشود.»
* مترادف فارسی: «دنیا به کام ابلهان است.»
* مترادف فارسی: «جاهل را غنیتر میرسد روزی.»
* تمثیل: «کیمیاگر به غصه مرده و رنج
ابله اندر خرابه یافته گنج» سعدی
* »Aunque la mona se vista de seda, mona se queda.«
* ترجمه: «اگر میمون لباس ابریشمی هم بپوشد باز میمون است.»
* مترادف فارسی: «پالان ترمه خر را عوض نمیکند.»
* تمثیل: «اهل نگردد به عمامه سفیه
خر نشود از جل دیبا فقیه» امیرخسرو دهلوی
* تمثیل: «نه منعم به مال از کسی بهتراست
خر، ار جل اطلس بپوشد، خراست» سعدی
C
* »Caminante, no hay camino, se hace camino al andar.«
* ترجمه: «ای مسافر! راهی وجود ندارد، «راه» با رفتن ساخته میشود.»
D
* »Done va Vicente? Donde va la gente.«Refrán español.
* ترجمه: «ویسنته به کجا میرود؟ جایی که همه میروند.»
* مترادف فارسی: «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!»
* مترادف فارسی: «در شهر کوران یک چشمت را هم بگذار!»
* مترادف فارسی: «در شهر نیسواران باید سوار نی شد!»
* تمثیل: «چون به در خانه زنگی شوی
روی چو گلنارت چون قار کن» ناصرخسرو
E
* »El amor entra por la cocina.«
* ترجمه: «عشق از در آشپزخانه وارد میشود.»
* »El amor todo lo vence, el dinero todo lo alcanza, todo culmina con la muerte, el tiempo todo lo sella.«
* ترجمه: «عشق بر همهچیز پیروز میشود، پول به همهچیز دست مییابد، همهچیز به مرگ ختم میشود، زمان همهچیز را میبلعد.»
Entre broma y broma la verdad es asoma
* ترجمه: «میان شوخی و بذله حقیقت نمایان میشود.»
El amor mueve montanas
* ترجمه: «عشق کوهها را به حرکت در میآورد.»
*
o مترادف فارسی: «بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد.»
* »El que eviene facil, facil se va.«
* ترجمه: «آن که راحت بیاید، راحت میرود.»
* مترادف فارسی: «بادآورده را باد میبرد.»
* »El saber no ocupa lugar.«Refrán español.
* ترجمه: «دانش، فضایی را اشغال نمیکند.»
* »En tierra de ciegos, el tuerto es rey.«Refrán español.
* ترجمه: «در سرزمین کورها یکچشمی پادشاه است.»
* مترادف فارسی: «در شهر کوران یکچشمی پادشاه است.»
* مترادف فارسی: «خرس در کوه، بوعلی سیناست.» (در محیط بی خردان هر نادانی ادعای نبوغ تواند کرد.)
* »Estar como abeja en flor.«Giro idiomático español.
* ترجمه: «مثل زنبورعسل روی گل»
* مترادف فارسی: «مثل موش روی قالب پنیر.»
L
* »La prueba del pudín consiste en comer.«
* ترجمه: «تنها راه برای تشخیص مزه پودینگ، خوردن آن است.» سروانتس
M
* »Más vale malo conocido que bueno por conocer.«
* ترجمه: «بد شناخته شده بهتر از خوبی است که باید شناخت»
* مترادف فارسی: «»
* »Más vale prevenir que lamentar.««Refrán español»
* ترجمه: «جلوگیری بهتر از شکایت است.»
* مترادف فارسی: «پای مرغات را ببند، خروس همسایه را هیز مخوان!»
* مترادف فارسی: «در خانهات را ببند، همسایهات را دزد مکن!»
N
* »No hay mal que por bien no venga.«
* ترجمه: «هیچ چیز ِ بدی نیست که برای چیزی خوب نباشد.»
* مترادف فارسی: «هرچه به دیده خوار آید، عاقبت روزی به کار آید.»
* مترادف فارسی: «هرچه در چشمت خوار آید، نگهدار که وقتی به کار آید.»
* مترادف فارسی: «هرچیز که زار آید، یک روز به کار آید.»
* تمثیل: «هرچیز کزآن بتر نباشد
از مصلحتی به در نباشد
شرّی که به خیر باز گردد
آن خیر بود که شرّ نباشد» سعدی
* تمثیل: «میفکن کـَوَل گرچه خوار آیدت
که هنگام سرما به کار آیدت» نظامی
Q
* »Querer es poder.«Refrán español.
* ترجمه: «خواستن، توانستن است.»
* مترادف فارسی: «خواستن، توانستن است.»
* مترادف فارسی: «کرا خواسته کارش آراستهاست.» اسدی طوسی
* تمثیل: «طلبت چون درست باشد و راست// خود به اول قدم مراد توراست» اوحدی مراغهای
* »Quien bien te quiere te hará llorar.«
* ترجمه: «هرکه عاشقت بود، تورا به گریه میاندازد.»
* مترادف فارسی: «عشق را بنیاد بر ناکامی است
هرکه زین می سرکشد از خامی است» عطار نیشابوری
* مترادف فارسی: «به گیتی عاشقی بیغم نباشد
خوشی و عاشقی باهم نباشد» ویس و رامین
* تمثیل: «به عالم هر کجا درد و غمی بود
به هم کردند و عشقش نام کردند» عراقی
* تمثیل: «وای ِآنکو به دام عشق آویخت
خنک آنکو زدام عشق رهاست
عشق برمن در ِعنا بگشود
عشق سر تا بسر عذاب و عناست» فرخی سیستانی
T
* »Te conozco bacalao (aunque vengas disfrazado).«
* ترجمه: «من تو را میشناسم ماهی! حتی اگر با لباس مبدل ظاهر شوی.»
* مترادف فارسی: «کور شود کاسبی که مشتریاش را نشناسد.»
بدون زبان اصلی
* «ازدواج به مثابه هندوانهاست. گاهی خوب و گاهی بد از آب در میآید.»
* «اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری، اختیار شکمش را در دست بگیر.»
* «جوان مجرد، طاووس را ماند؛ دوران نامزدی به سان شیر است؛ تأهل که گزید خری بیش نیست.»
* «حقیقت و گل سرخ هردو خار دارند.»