ضرب المثل آذربایجانی از ب تا ج
ت/ * تانری داغئنا باخار، قار وئرر.
o «خداوند به هر کسی متناسب با ظرفیتش روزی میدهد».
* تانری یازانی ، بنده پوزا بیلمه ز.
o «سرنوشت را نمیشود تغییر داد».
* تایلی تایئن تاپمالی.
o «کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز».
* تزه یونجا ائششیه باش آغریسی گتیره ر.
o «»
* تک الده ن سس چئخماز.
o «یه دست صدا نداره».
* تکلئق آللاها گلیب.
o «تنهایی خدا را زیبد».
* تکه ده قوچ هونه ری اولماز.
o «»
* تلسه ن قئز اره گئتمز،اره گتسده خئیر گؤرمز.
o «دختری که برای شوهر کردن عجله کند، نمیتواند شوهر کند و اگر توانست شوهر کند در زندگی اش خیر نمیبیند».
* تنبل احمد دیر.
o «آدم تنبلی است».
* تنبل قادئنئن ، قئزی زیرنگ اولار.
o «زن تنبل ، دختر زرنگ خواهد داشت».
* توخون آجدان خبری اولماز .
o «شخصی که سیر است از احوال گرسنه آگاهی ندارد(سواره از پیاده خبر ندارد)».
* توک ایله دری،اوره کده ن سو ایچه ر.
o «مو و پوست از دل آب میخورند(وضعیت پوست و مو را دل آدم مشخص میکند)».
* تولکوسن آسلانلا چیخما ساوشا.
o «اگر روباهی با شیر دعوا نکن».
* تولکو سوواخلی باغا گیرمه ز.
o «روباه به باغ محصور وارد نمی شود».
* تولکویه دئدیلر هانی شاهیدین؟ دئدی: قویروغوم.
o «به روباهه گفتن شاهدت کیه؟ گفت: دمبم».
* تویدا،اوینایانین بویون گوره رلر.
o «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باش».
ج
* جالانان سو بیر داها کوزه یه قاییتماز.
o «»
* جان وئرهر مال وئرمه ز(جانین وئره ر ،ولی مالئن ورمه ز).
o «جانش را میدهد ولی مالش را نه».
* جانی بوشلوغدان ائرمنی یه دایی دئییر.
o «یعنی بواسطه تنبلی و کاهلی به غریبه و نا آشنا رو می اندازد».
* جفا چکمه ین، صفا گورمز.
o «کسی که سختی نبیند به آرامش نمیرسد».
* جواهیر جیندا آراسیندا اولار.
o «»
* جوجه نی پاییزدا سایارلار.
o «جوجه را آخر پاییز میشمارند».
* جوجه همیشه سبت آلتئندا قالماز.
o «جوجه همیشه زیر سبد نمیماند».
* جویود دور(جویود کیمین پوللارئن یئغئر).
o «جهود(خسیس)است(مثل جهود پولهایش را جمع میکند)».
* جهننمه گئدن اؤزونه یولداش آختارار.
o «مسافرجهنم ، دنبال رفیق می گردد».