گــــــــــردو

اس ام اس های غمگین و پیامک های تنهایی تیر

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۹ ب.ظ

یک شب یک غریبه میاد میشه همه کَست …

و

یک شب همه کَست میشه یک غریبه …

@@@@@@


اشک ها قطره نیستند، بلکه کلماتی هستند که می افتند

فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسی را

که معنی این کلمات را بفهمد . . .

@@@@@@@

اگر میبینی‌ هنوز تنهام بخاطر عشق تو نیست ….

من فقط میترسم؛ میترسم همه مثل تو باشند..

@@@@@@

مـنِ بیـچـاره مُـدت هـاست

کَـسـ ـے را مُـخـاطب شـعـرهـایـمـ کَـرده امـ کـه

خـیـلـ ـے وقت است غـایب است!

@@@@@@@@

گـاهـی بـرای او چـیـزهـایـی مـی نـویـسـی بـعـد پـاک مـی کـنـی . .

او هـیـچ یـک از حـرف هـای تـو را نـمی خـوانـد

امـا تـو تـمـام حـرف هـایـت را گـفـتـه ای . . .

@@@@@@@

عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده… امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق!

و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!

و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست…

و غمــت سـهم ِ مــن!

@@@@@@@@

همین که با منت هم هستــی کافیست! نیستی ات نیست ام می کند . . .

@@@@@@@

هَــرکه مــی خــواهـی بـــاش ایـن عادت مُـــشتَــرک انسـانهــاســت

تـــو نیــز، روزی، ســاعـتی، لـَحظــه ای

احــساس خـواهـی کـرد کـــه هیــچکـَـس دوسـتت نَــدارد …!

@@@@@

راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود!

اما تو … هیچ کجا نیستی…

@@@@@@@

بوی فراموشی گرفته ام، رنگ تنهایی، دلشکستگی، بغض و خاموشی

چیزی نیست، گمانم تاریخ مصرفم گذشته است . ...

@@@@@@@@

خسته ام از دلداری های مجازی، دلم شانه های حقیقی میخواهد . . .

حس میکنم گـــم شده ام امّا تلخ تر اینکه کسی دنبالم هم نمی گردد . . .

@@@@@@

همیشه از این می ترسم که نکند، جفت من با دیگری جفت شود،

و سهم من فقط جفتک باشد!

@@@@@@

دیشب یهو دلم کودتا کرد…تو رو میخواست…

سرم رو کردم زیر بالش آروم به دلم گفتم: خفه شو…!

دوره دموکراسی گذشته میزنم لهت میکنم!

@@@@@

اگـــر با من راه می آمــــدی تمـــــــام شهر را جـــاده میکردم

@@@@@@@

چه میگویند که یکی بود و یکی نبود؟!

پس چرا برای من فقط یکی نبود مصداق دارد؟!

@@@@@@@

باید بازیگر شوم، آرامش را بازی کنم …

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …

باز باید مواظب اشک هایم باشم …

باز همان تظاهر همیشگی: ”خوبم …”

@@@@@@@

این روزا با دردام رفیــق فاب شــُدم

شــب لحافــ ِ تنهایــیم پـُر میشه از دردَم …

دوره کمــَرَم حلقــه میکنه دستاشـو …

در آغوش میکشــه این جسم ِ بی جونـــ ُ

نتــَرس! خوشبختــَم باهــاش …

@@@@@@

دَســــتــــ هــــایــَـــم خــالـــی اَنـــد …

جـایِ خــالــی دَســــتـِـــ تــو را هــــیـــــچ کــَــســ

بــَــرایــَــم پــُــرنــمـــی کــــنــد …

راســــتــــ مــــی گـــُـفــتــــ شـــــامــــلو:

”دَســـــتـــِـــ خـالـی را بـایــَـــد بــَـــر ســَـر کــــوبــیـــد”

@@@@@@

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ … ﻓﻘﻂ …

ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﮕﻮ: ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻦ

ﻫﻨﻮﺯ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ . . .

@@@@@@

دلم به بهانه ندیدنت گریست… بگذار بگرید و بداند:

هرچه خواست همیشه نیست …

@@@@@

ﻭﻗﺘــﯽ ﻣُﺮﺩﻡ ﺑﺎﻟﺸﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﯿﺪ! ﻻﺯﻣﺶ ﺩﺍﺭﻡ…

ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺎﻫﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻦ برای اوست…

@@@@@@@@

دلم تو را، فقط و فقط تو را

از میان این همه ضمیر میخواهد، همین!

و باز هم تو نیستی حالا که باید باشی

و این یعنی ته بدبختی من . . .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی