اسم اعظم خدا...
جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۶ ب.ظ
مردی از دیوانه ای پرسید: «اسم اعظم خدا را می دانی؟»
دیوانه گفت: «نام اعظم خدا، نان است اما این را جایی نمی توان گفت»
مرد گفت: «نادان! شرم کن! چگونه اسم اعظم خدا، نان است؟»
دیوانه گفت: «در قحطی نیشابور چهل شبانه روز می گشتم، نه هیچ جایی صدای اذان شنیدم و نه درِ هیچ مسجدی را باز دیدم؛از آنجا بود که فهمیدم نام اعظم خدا و بنیاد دین و مایه ی اتحادمردم نان است».
مصیبت نامه ی عطار ص 359