ایا چو فصل بهار از رخت جهانرا زین
شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ب.ظ
ایا چو فصل بهار از رخت جهانرا زین
رخ تو ثانى خورشید و ثالث القمرین
بسوى جدول خوبان که مظهر حسنند
لطافت آب روان آمد و تو رأس العین
همین که در تو اثر کرد شرم عثمانى
شود زرنگ دو رخ چهره تو ذوالنورین
از آدمى و پرى هیچ کس نماند زشت
چو نور روى تو قسمت کنند بر ثقلین
اگر چه کوى تو امروز شهرتى دارد
بکشتگان غم تو چو کربلا بحسین
کنون بلعل تو آب حیات نسبت یافت
چو طول عمر بخضر و چوسد بذوالقرنین
هماى وصل توام سایه بر سر اندازد
رقیب ار نبود در میان غراب البین
گهرفشان کن بر دوست سیف فرغانى
که هست طبع و دلت در نظم را بحرین
بدانک در دو جهان کعبه دل عشاق
بدوست فخر کند چون بمصطفى حرمین
بکوى عشق وطن ساز و رخت آنجا نه
که دلگشاتر از آن جاى نیست در کونین
فراز قله طور است، کسب کن دیدار
کنار وادى قدسست خلع کن نعلین
غزشماره : ۵۵