گــــــــــردو

غزلی بسیار زیبا و عاشقانه

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۸ ق.ظ

خواب می دیدم که در باران پرستیدم تو را

چشم من روشن، درآن رویا، تو را دیدم تو را


بغض کردم، ناله کردم، عشق کردم، عاشقی

روی سنگ قلب تاریکم تراشیدم تو را

عهد کردم تا تو را دیدم هم آغوشت شوم

لیک دراوج خجالت من نبوسیدم تو را


عاشقانه گفته ام وین بارهم بشنو ز من

عشق من با این همه هرگز نفهمیدم تو را


یک نفر من را صدا زد که ز تو غافل کند

در صدای گنگ او ازعشق پرسیدم تو را


عاشقانه، عامدانه دوستت دارم نفس

درمسیرسرخ چشمم پای کوبیدم تو را


این غزل باشد برای لحظه های غربتم

درهمان وقتی که خوابم برد و نشنیدم تو را


"محمّدمهدی اسماعیلی"


(عرفان)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی