گــــــــــردو

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابوالقاسم حالت» ثبت شده است

حاجی رجب از مکه چو برگشت به میهن 

آورد دو صـــد گــونه ره آورد بـــه خـانــه 


اشیاء گرانـقیـمـت و اجناس نفیسـی 

کز حسن و ظرافت همه را بود نشانه 

به پیشگاه خداوند بنده ای بردند

که نامه عمل وی سیاه و درهم بود


بگفت : از چه زابلیس پیروی کردی؟

بگفت : پیروی او از عهد آدم بود

ای رفیق هم دل و هم کیش من

ای فراقت مایه ی تشویش من


دیگر ای هم طالع همریش من

نیستی در پشت یا در پیش من

گفتم ندهم دل ، رخ زیبای تو نگذاشت ///گفتم نکنم ناله ، جفا های تو نگذاشت 

گفتم نکشم حسرت آن پیکر زیبا ///خود جاذبه پیکر زیبای تو نگذاشت 


گفتم بهوای تو چو پروانه نسوزم ///ای شمع رخ انجمن آرای تو نگذاشت 

اینسان که بناگاه نگاهت خجلم کرد ///چشمی به من از بهر تماشای تو نگذاشت