گــــــــــردو

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات نامه» ثبت شده است

ملکــــــا بحـرمت و عــزت کبریــائــــــی تو 

الهی بحرمت و عزت فضل بی منتهایـی تو


الهـی یحرمت و عزت جلال تـو 

الهـــی یحرمت و عزت جمــال تو

الهی صحبت دوستان تو آب جان است و با غیر ایشان تاب جان است. 

الهی چه فضیلت است که با دوستان همراه کرده ای و به چه سعادت ایشان را در دنیا آورده ای ، هر که تو را یافت ایشان را بشناخت و هر که ایشان را شناخت تو را یافت. 


الهی٬ به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که 

تو چنانی٬دریاب که میتوانی

 

الهی٬عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم : گفتی و 

فرمان نکردمدرماندم و درمان نکردم 

 

الهی: گاهی به خود نگرم،گویم از من زارتر کیست؟ گاهی به تو می نگرم ،گویم از من 
بزرگوارتر کیست؟بنده چون به فعل خود نگرد به زبان تحقیر از کوفتگی و شکستگی گوید:

پُر آب دو دیده و پر آتش جگرم
پر باد دو دستم و پر از خاک سرم

الهی، الهی، خـــطا کرده‌ایم

تو بر ما مگیر آنچه ما کرده‌ایم


گنه کارم و عذر خواهـــــم توئی

چه حاجت بپرسش؟ گواهـــم توئی