گــــــــــردو

دل اسیــر هوس نخواهد شد

شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ب.ظ

چشم دادم به چشم خونجگری ، لب گشودم به بوسه ی مَلکی

آب گشتم بـه جام تشنه لبی ، دل سپردم به روح مشترکی


طعم تلخی ز عطر تو نچشم ، حال عشقی به ناز توندهم

دل بکن از غریب مثل منی ، لب کش از این دو بوسه ی الکی


روح من نـاگـــران چرا بکنی ، با غروبی ز وعده ها که ،چنین

می خـروشم چــو آتش غـــزلی ، می نشینم به حال قنبرکی


دیده ام من به آلبوم چشمات ، عکسها از جنازه ی پسری

جز به من هم نظر مگر داری !؟ با کسانی مگر تو هم نمکی!!


دست بردار ازین غریب جهان ، خسته گشتم ز جستجوی توأم

ظاهـرت بس مجسّم است وَلیک ،گم شدی خود به عالم بزکی


زن برای ظهور شهوت نیست ، عشق باید میــان جفت حـلال

غیـــر ازین حالتی خـدا نکند ، من دهـن واکنم به نوشمکی


دل اسیــر هوس نخواهد شد ، مثل تو که حریص و جان به سری

روح دادا دگــــر پـریــده ز تـو ، وَز خیـــال دل پـر ازکلکی


ابوالفضل عظیمی بیلوردی دادا( پدر شعر زلال )

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی