گــــــــــردو

گر چه از ما واگسستی صحبت دیرینه را

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۲۵ ق.ظ

گر چه از ما واگسستی صحبت دیرینه را

جا مده باری تو در دل دوستان دینه را


خورد عاشق چیست پیکانهای زهرآلود هجر

وصل چون یار تو باشد بازجو لوزینه را


بسکه خوشدل با غمم شبهای درد خویش را

دوست می دارم چو طفل کور دل آدینه را


محتسب گو تا چو من صوفی رسوا را به شهر

گشت فرماید به گردن بسته این پشمینه را


طعنه زد بر بیدلان خسرو که شد زینسان خراب

فرقتت از جان او خوش می کشد این کینه را


امیرخسرو دهلوی // غزل شماره : ۱۹
  • ۹۴/۱۲/۲۵
  • blogo

امیر خسرو دهلوی

غزل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی