گــــــــــردو

چون تو جان منی ای جان چکنم جان و جهانرا

سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۵۵ ب.ظ

چون تو جان منی ای جان چکنم جان و جهانرا

چو منم زنده بعشقت چه کشم منت جانرا


چو رسد از تو جراحت بود آن منت و راحت

بدو صد لابه از آن رو طلبم زخم سنان را


چو حدیث تو نگویم صفت عشق نجویم

چو ره عشق بپویم چه کنم پای دوان را


چو ز عشق تو خرابم بجناب تو شتابم

چو نشان تو نیابم بهلم نام و نشان را


چو شدم سوی تو بینا کنم از خویش تبرا

چو شدم غرقه دریا چه کنم قعر و کران را


هله ای عاشق صادق بگسل بند علایق

چو نهی روی بخالق منگر خلق جهانرا


دل ز اندیشه جدا جو گذر از خویش و خداجو

تو در اقلیم فنا جو همگی امن و امان را


دلت از فیض نهانی نشود لوح معانی

چو حسین ار نگذاری روش نطق زبانرا

  • ۹۴/۱۰/۱۵
  • blogo

غزل

منصور حلاج

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی