گــــــــــردو

در طلب آمرزش

پنجشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ

منم، که نیست شب و روز جز گنه کارم

گناهکار و امید عفو می دارم


امیدوار به فضل خدا و هر روزی

هزار بار خدا را زخود بیازارم


شکم بسان صراحی مدام پرزحرام

سجود می کنم وزان سجود بیزارم


چو من مخالف دین می زیم چو ساغر و چنگ

چه سود گریه خونین و ناله زارم؟


چوخامه نامه سیه می کنم بدان سودا

که زلف دلکش مشکین خطی بدست آرم


تو آن مبین که چو زنبور خرقه ام عسلی است

که من زبدو ازل باز بسته زنارم


کجا رسند ینابیع حکمتم به زبان

که من به خاک سرچشمه دل انبارم


در آب و گل شده ام غرق و مشکل است از گل

ره برون شدن من که بس گران بارم


به من به چشم بدی می نگر که من در خود

چو نیک می نگرم بدترین اشرارم


به آدمیم نخوانی دگر اگر یک ره

کنی مشاهده پرده های اسرارم


چو دیو ناکسم و بدسپاس و بدکردار

مباد در همه عالم کسی به کردارم


نماند بند خرد را مجال در سر من

که پرشدست دماغ از خیال پندارم


به تن قرین مقیمان کنج محرابم

به دل ندیم حریفان کوی خمارم


دمید صبح مشیت رسید روز اجل

ولی هنوز من از جهل در شب تارم


مرا چو روز و شب آتش فروختن کارست

یقین که گرم بود در جحیم بازارم


گرم چو عدو بسوزند نیست کس را جرم

که من به دود دل خویشتن گرفتارم


شکسته عهد و شکسته دلم که خواهد کرد

شکستهای مرا جبر غیر جبارم


مهیمنا ملکا قادرا خداوندا

تویی رؤف و رحیم و عفو و غفارم


ز کرده توبه و استغفرالله از گفته

اگرچه خوب و پسندیده است گفتارم


در آن زمان که امید از حیات قطع کنم

ز لطف و رحمت خود ناامید مگذارم


اگرچه من به رضایت نکرده ام کاری

تو رحمتی کن و ناکرده کرده انگارم


سلمان ساوجی
  • ۹۴/۱۱/۰۱
  • blogo

سلمان ساوجی

قصیده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی