گــــــــــردو

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمود ژولیده» ثبت شده است

ای به دامان ستاره نرگس

آمدی؟ ماه پاره ی نرگس


ای ز شب تا سحر به خاطر تو

لحظه ها هم شماره ی نرگس

یا رب اسیرم و دل من در پناه توست

بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست


چندان اسیر خواهش نفسم که غافلم

از دست رفته را طلب بارگاه توست

کربلای عمر هرکس بی گمان خواهد رسید

روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید


عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان

ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید

از کجا آمده ام تا به کجا می بری اَم

بی پر و بالم و با دست دعا می بری اَم


هر شب از لطف تو هم سُفرۀ اَبرار منم

این چه لطفی است که با دل همه جا می بری ام