- ۰۳ آذر ۹۴ ، ۲۳:۵۳
- ۰ نظر
گفتـی که : بدان رُخان زیبـا که مراست / چون خلد وثاق تو نخواهم آراست!
امروز در این زمانه خود زهره که راست؟ / تا گوید کان خلاف گفتی، یا راست!
@@@@@@@@@
از رنگ رخ تو گل عجب شرمگن است / وز طعم لبت بُتـا، رطب شرمگن است
هر بی ادبی که در سرت هست، مکن / کز بی ادبی هات ادب شرمگن است
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
با آن کس که تو را سخن آموخت به درشتی سخن مگو، و با کسی که راه نیکو سخن گفتن به تو آموخت، لاف بلاغت مزن. حضرت علی(ع)
@@@@@@@@@@@@
در تربیت خویش تو را بس که از آنچه بر دیگران نمی پسندی دوری کنی. حضرت علی(ع)
در پرده ی اسرار, کـسی را ره نیست
زیـن تــعبیه جـــان هیچ کس آگه نیست
جــز در دل خاک, هیچ منزلگه نـیست
مِی خور که چنین فسانه ها کوته نیست
آدم فقط وقتی گول می خورد که صاف نیست وگرنه نمی شودکه انسان فرق دروغ با راست رانفهمد چون دروغ خیلی طعم و بو و مزه اش با راست فرق می کند بوی کبر و بوی حرص و بوی
آز درسخن گفتن بیاید چون پیاز ،آنچان که اگر شامه ظاهری ماسالم باشد بوی پیاز را می توانیم تشخیص دهیم اگرشامه باطنی ما هم سالم باشدمی توانیم تشخیص دهیم و می توانیم اطلاعات رابگیریم .
مگسی بر پرِکاهی نشست که آن پرکاه بر ادرار خری روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر کشتی میراند و میگفت: من علم دریانوردی و کشتیرانی خواندهام. در این کار بسیار تفکر کردهام.
ببینید این دریا و این کشتی را و مرا که چگونه کشتی میرانم. او در ذهن کوچک خود بر سر دریا کشتی میراند آن ادرار، دریای بیساحل به نظرش میآمد و آن برگ کاه کشتی بزرگ,
چون بلبل مست راه در بستـان یافت
روی گل و جام و باده را خندان یافت
آمـد بــه زبــان حال در گوشم گفت:
دریـاب کـه عمر رفته را نتوان یافت
در عشق تو هر سوی همی باید رفت / چون اشک، به هر روی همی باید رفت
در خدمت زلفین تو همچون شاهان / شرط است، که بر موی همی باید رفت!
@@@@@@@@@@
کس عاشق آن لب چو شهد تو مباد / جز فرقد و مَه، مرقد و مهد تو مباد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . / . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه ای پر آب و خنک از دل کوه می جوشید و از آبادی بالاکوه می گذشت و به آبادی پایین کوه می رسید.
این چشمه زمین های هر دو آبادی را سیراب می کرد. روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین های پایین کوه را صاحب شود.
تا نگوئی هست آسان عشق را رهبر شدن
عشق را رهبر شدن هست از ملک برتر شدن
از ملک برتر شوی چون عشق را رهبر شوی
کار این کار است نه در عقل دانشور شدن
دانلود آهنگ زیبای ( تو ای پری کجایی ) با صدای محمد اصفهانی + شعر
دانلود آهنگ زیبای ( تو ای پری کجایی ) با صدای محمد اصفهانی + شعر