- ۱۸ آذر ۹۴ ، ۱۵:۰۸
- ۰ نظر
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گریان، زغمى دیده عالم شده امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گریان، زغمى دیده عالم شده امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم
در آینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم آهسته گشودم
تن رهاکن در طریق عاشقی تا جان شوی
جان فدای عشق جانان کن که تا جانان شوی
در خرابات مغان مستانه خود را در فکن
پند رندان بشنو و می نوش می تا آن شوی
دوش در خدمت صاحبنظر دانایی
داشتم صحبت جان بخش روان افزایی
گفتمش چیست بگو راز سعادت گفتا
در دل تیره شبی گوهر ناپیدایی
چ//* چاخیری توکسه ن سیچانین بوغازینا،گئده ر پیشییین پئشوازینا.
o «»
* چادراسئزلئق دان ائوده قالئب(تومانسئز لئقدان ائوده قالئب).
o «از بی چادری تو خونه مونده-آب نمی بیند وگرنه شناگر قابلی است
(بدی و خیانت نکردن او از فقدان وسائل است)».
ت/ * تانری داغئنا باخار، قار وئرر.
o «خداوند به هر کسی متناسب با ظرفیتش روزی میدهد».
* تانری یازانی ، بنده پوزا بیلمه ز.
o «سرنوشت را نمیشود تغییر داد».
این شمع که شب در انجمن می خندد
ماند بگلی که در چمن می خندد
هر شب که به بالین من آید تا روز
میسوزد و بر گریه من می خندد
ب/ * بش یاشیندا قویون اللی یاشیندا قاضی نی آلار.
o « یک گوسفند پنج ساله یک قاضی پنجاه ساله را می خرد»
* باجی، باجین اؤلسون، درد چوخ، واخت یوخ.
o « خواهر خواهرت بمیره حرف زیاد است و زمان کم»
شوری نهچنان گرفت ما را
کز دست توان گرفت ما را
ما هیچ گرفتهایم از او
او هیچ از آن گرفت ما را
مواد لازم:
۶۰۰ گرم ران مرغ بدون پوست و استخوان (به تکه های ۲٫۵ سانتیمتری خرد شود)
۱ قاشق چایخوری نمک
این شاعر و مترجم در 2 مهر سال 1310 در بخش دهرود شهرستان دشتستان استان بوشهر متولد شد. او پس از این که دوره ی دانشسرای مقدماتی را در شیراز گذرانید.
چند سالی به آموزگاری پرداخت و سال 1339 به تهران آمد در دانشسرای عالی به تحصیل پرداخت و در مقطع کارشناسی رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد.
چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت
نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت
این تیغ نه از بهر ستمگاران کردند
انگور نه از بهر نبیدست به چرخشت
ضربالمثلهای اسپانیایی و مترادف آن به فارسی.
* »A caballo regalado no hay que mirarle el dentado.«
* ترجمه: «در دهان ِ یابوی پیشکشی نگاه نمیکنند.»
ضربالمثلهای ایتالیایی و مترادف آن بهفارسی.
A *
«A lavare la testa dell'asino si spreca iI sapone.»
* ترجمه: «حیف صابون که سر خر را با آن بشویند.»
o مترادف فارسی: «که زنگی به شستن نگردد سفید»
S
*
Samt am Kragen, Hunger im Magen.
* ترجمه: «یقه از مخمل اما شکم خالی.»
o مترادف فارسی: « پز عالی جیب خالی.»
M
*
Man kann sich selbst keine Bäume pflanzen.
* ترجمه: «کس نتواند نهالی از بهر خویش غرس کند.»
o مترادف فارسی: «دیگران نشاندند ما خوردیم ما بهنشانیم دیگران خورند. » مرزبان نامه
ش میوه یکی از آشهای مخصوص مناطق آذربایجان و به ویژه استان اردبیل است.
این آش به دلیل داشتن انواع و اقسام میوههای خشک و برگههایی چون: زردآلو، آلوی خورشی، آلبالو و آلو قیسی، سبک و شستشو دهنده دستگاه گوارش است.
j
*
Jahre lehren mehr als Bücher.
* ترجمه: «گذشت زمان بیشتر از کتاب میآموزد»
o مترادف فارسی: «زیرکترین و آزموده ترین آموزگاران، روزگار باشد.»
H
*
Haar auf flacher Hand raufen wollen.
* ترجمه: «از کف دست مو کندن»
o مترادف فارسی: « کف دست که مو ندارد از کجایش میکنند.»